مجله ایرانی : وضعیتی که پیامدهای منفی بر سلامت، رفاه روانی و روابط با خانواده و دوستان دارد.
خلق و خوی افراد معتاد به کار به طور متوسط بدتر از خلق و خوی افراد دیگر است، حتی زمانی که آن ها کاری را انجام می دهند که بیشتر دوست دارند. این امر ، اعتیاد به کار را شبیه به اعتیادهای دیگر می کند.
این چیزی است که از یک مطالعه منتشر شده در مجله روانشناسی سلامت شغلی، به دست می آید. این مطالعه توسط کریستین بالدوچی، استاد گروه مطالعات کیفیت زندگی انجام شده است.
بالدوچی می گوید: هر چه خلق و خوی منفی افراد معتاد به کار بیشتر باشد، می تواند نشان دهنده سطوح بالاتری از استرس باشد که آن ها به صورت روزانه تجربه می کنند و بنابراین توضیح می دهند که چرا این افراد در معرض خطر بیشتر ابتلا به فرسودگی شغلی و مشکلات قلبی عروقی هستند. علاوه بر این، با توجه به اینکه افراد معتاد به کار اغلب پست های مدیریتی را در اختیار دارند، خلق و خوی منفی آن ها می تواند به راحتی بر روحیه همکاران تاثیر بگذارد.
اعتیاد به کار
اعتیاد به کار در حال حاضر یک وضعیت شناخته شده است: معتادین به کار معمولا بیش از حد و اجباری کار می کنند. آن ها وسواس کاری دارند که پیامدهای منفی بر سلامت، سلامت روان و روابط با خانواده و دوستان دارد.
براساس مطالعات متعدد، افراد معتاد به کار زمانی که نمی توانند آن طور که دوست دارند کار کنند، احساسات منفی مانند خصومت، اضطراب و احساس گناه را تجربه می کنند. از طرف دیگر، فرضیه های متناقضی در مورد احساس آن ها در هنگام کار وجود دارد. برخی از مطالعات نشان می دهند که افراد معتاد به کار در طول روز کاری احساس رفاه و رضایت را تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر نشان می دهند که این احساسات مثبت به زودی جای خود را به حالت فراگیر عصبانیت و افسردگی می دهند.
اعتیاد به کار و یکنواختی احساسی (عاطفی )
برای بررسی این جنبه، دانشمندان با ۱۳۹ نفر مصاحبه کردند که بیشتر آن ها به صورت تمام وقت به عنوان کارمندان بخش پشتیبانی کار می کردند. آن ها ابتدا یک آزمایش روانی برای تعیین سطح اعتیاد به کار در میان شرکت کنندگان انجام دادند. سپس آن ها حالت روحی و درکشان از حجم کار را با تکنیکی به نام روش نمونه گیری تجربه بررسی کردند. برای انجام این کار، یک اپلیکیشن روی گوشی شرکت کنندگان نصب شد که تقریبا هر ۹۰ دقیقه یک بار، از ساعت ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر، در سه روز کاری (دوشنبه، چهارشنبه و جمعه)برای آن ها پرسشنامه کوتاه ارسال می کرد.
بالدوچی می گوید: داده های جمع آوری شده نشان می دهد که افراد معتاد به کار، به طور متوسط، در مقایسه با دیگران در وضعیت روحی بدتری قرار دارند. بنابراین این فرضیه که افراد معتاد به کار بیش از دیگران از کار لذت می برند، به نظر نمی رسد که صحت داشته باشد؛ برعکس، به نظر می رسد که نتایج تایید می کند که مانند سایر اعتیادهای رفتاری و مواد، سرخوشی اولیه که حتی در طول کار کردن فرد وجود دارد، به سمت حالت عاطفی منفی تغییر تدریجی می یابد.
اما نکته دیگری نیز وجود دارد: نتایج نشان می دهد که برخلاف سایر کارکنان، افراد معتاد به کار به طور متوسط در طول روز حال و هوای منفی تری دارند، بدون اینکه تغییرات قابل توجهی در اثر گذر زمان یا تغییر در حجم کار ایجاد شود. این واکنش پذیری کم تر خلق و خو نسبت به محرک های خارجی نشان دهنده مسطح شدن یا یکنواختی احساسی ( عاطفی ) مشخص است: وضعیتی که مشخصه انواع دیگر اعتیادها نیز می باشد.
پژوهشگر و نویسنده اول این مطالعه می گوید: توضیح این موضوع می تواند این باشد که افراد معتاد به کار نمی توانند سرمایه گذاری خود را در کار تنظیم کنند، بنابراین کم تر از آنچه که باید ، از کار جدا می شوند و بهبود می یابند و در عین حال، همچنان حال و هوای منفی را تجربه می کنند.
زنان و اعتیاد به کار
این مطالعه همچنین نشان داد که تفاوت هایی براساس جنسیت وجود دارد. در واقع رابطه بین اعتیاد به کار و خلق و خوی پایین در زنان بیشتر مشخص بود: بنابراین زنان در برابر اعتیاد به کار آسیب پذیرتر هستند. نویسندگان پیشنهاد میکنند که این میتواند به این دلیل باشد که زنان معتاد به کار نقشهای متناقضی دارند.
خطرات و اقدامات متقابل
نتایج این مطالعه ، خطرات اعتیاد به کار را برجسته می کند. اعتیاد به کار نه تنها بر روابط با خانواده و دوستان بلکه بر سلامت جسمی و روانی نیز می تواند پیامدهای منفی داشته باشد. کار بیش از حد حتی می تواند باعث مرگ شود؛ در سال های اخیر حجم این کار افزایش یافته است.
بالدوچی در پایان می گوید: ” کارفرمایان باید در این زمینه شفاف باشند و از تشویق محیطی که در آن کار کردن حتی در خارج از ساعات کاری و آخر هفته ها به عنوان یک هنجار در نظر گرفته می شود، اجتناب کنند.
- نویسنده : مجله ایرانی